مونالیزا به قلم آزاده دریکوندی
پارت صد و دوم
زمان ارسال : ۸۳ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 12 دقیقه
آخرین دکمهی پیراهنش را هم بست و لبههای آن را خیلی مرتب و با دقت توی شلوارش فرو کرد. کمربندش را بست و سر جای چرخی خورد و به فریال نگاه کرد که پشت به او دراز کشیده بود. یک سال و نیم او را کنار خودش داشت... عاشقش بود و تمام محبتش را برای او خرج میکرد. همین دختر بارها حواس مردانهاش را فعال کرده بود و حالا...
فریال پشت به او روی تختش دراز کشیده بود. لبش را میگزید و پلکهایش را روی هم می
اطلاعیه ها :
❌توجه❌
بیست و چهار ساعت پس از رایگان شدن آخرین پارت مونالیزا، تمام پارتهای این رمان دوباره به حالت ویآیپی بر میگردن.
با احترام
نویسندهی رمان
🔴 مونالیزا رو چجوری سریع بخونم؟🤔
با خرید اشتراک! روی «درخواست عضویت» بزنید یک پیام خودکار حاوی شماره حساب و هزینه ی اشتراک براتون میاد. بعد از واریز، تاریخش رو در جواب همون پیام بنویسید و شما فورا و مستقیم عضو می شید... بعد می بینید که تمام پارت ها براتون به رنگ سبز درمیاد و بدون محدودیت می تونید رمان رو بخونید.
همچنین می تونید تاریخ واریزتون رو هم در کانال تلگرامی
Writers _online
✅ادیت ها و اطلاعیه های رمان هم در همین کانال☝️
بفرستید تا در پی وی کد عضویت دریافت کنید
❌خبر مهم و فوری❌
حالت سکه ای در تاریخ یکشنبه ۱۱ شهریور ماه برداشته و اشتراک رمان نیز افزایش خواهد یافت.
۲۴ ساعت پس از پایان پارت گذاری؛ رمان از حالت سکه ای خارج می شه و دلیلش توی کانال تلگرامی نوشته شده.
با احترام
نویسنده ی رمان
سلام نویسنده ی رمان هستم😅 وَ قراره آخرین اطلاعیه این رمان رو بخونید.
از بیست و پنجم دی ماه تا به امشب با رمان مونالیزا کنارتون بودم... با قصه ای که گاهی شما رو احساساتی کرد و گاهی خندوند و گاهی هم به شما نشون داد خصلت های ناپسند چقدر می تونن آزار دهنده باشن!
در کنار شما لحظات فوق العاده ای داشتم که به من نشون داد آنلاین نویسی با تمام سختی ها و استرس هایی که برای شخص نویسنده داره چقدر می تونه لذت بخش باشه.
از آدم هایی براتون گفتم که به وجودشون ایمان دارم حتی اگه توی سرم زندگی کنن و تمام تلاشم رو کردم تا شما هم مثل خودم با قلبتون احساسشون کنید و از پس کلمات و جملاتی که نوشتم اون ها رو ببینید.
اومدم بهتون بگم این نهایت تلاش من برای روایت این قصه در تمام این ۱۲۳ پارت بود که با عشق فراوان تایپ کردم.
تشکر ویژه دارم از دوستانی که برای حضورشون در اینجا ارزش قائل بودن و با کامنت هاشون اعلامش کردن.
بسیار بسیار ممنونم که با حمایت های شما وجود «مونالیزا» در چارت برترین ها ثابت بود... چه در رمان های برتر هفته، ماه و سال و چه در پر بحث ترین ها!
و تشکر می کنم از دوستانی که به قلم و تعهد کاری بنده در رابطه با پارت گذاری به موقع اعتماد کردن و اشتراک رمان رو خریداری کردن.
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که عقیده داشتن سکه هایی که می گیرن بنده رو ثروتمند نمی کنه و به عشق رمان با سختی های سکه گرفتن کنار اومدن و همراهم بودند .
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که رمان رو بدون سکه و رایگان خوندن؛ اما خودشون رو مسئول دونستن کامنت هایی جهت حمایت از رمان بذارن.
خداحافظ خانواده ی مظفری
خداحافظ خانواده ی رفیعی
و خداحافظ خانواده ی امینی
💚💚💚
رمان جدید بنده با نام «مهمیز های سیاه» در ژانر مافیایی و اکشن و با قصه ای کاملا متفاوت در حال پارت گذاری در بخش آنلاینه که همراهی شما رو با عشق می طلبه💚
امیدوارم از رمان لذت برده باشید و بدونید که دوستی ما پایداره💚
دوستان قشنگی که رمان رو با سکه میخونید؛ امکان کامنت براتون فراهم شده و از این به بعد میتونید هر پارتی که میخونید کامنتتون رو هم ثبت کنید و اینم بدونید که هر پارتی رو که با سکه باز میکنید تا دو روز براتون بازه و میتونید بهش سر بزنید💫 امیدوارم از رمان لذت ببرید
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
آزاده دریکوندی | نویسنده رمان
💚💚
۳ ماه پیشماا
00نازنینه مارموز بتوچه اخه فریال دوس داره بی حجاب باشه😐
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
نمیفهمه دیگه... واقعا واسش متاسفم☹️
۳ ماه پیشمرجان
۱۸ ساله 00چرا احساس می کنم معین الان که دیگه با فریال بود و به نوعی به اون خواسته اش رسید نکنه بی میل بشه به فریال حس میکنم اینجوری بشه 😭🥲😐☠️🔪
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
بیچاره معین که این همه توی رمان قضاوت شد🙈
۳ ماه پیشایلما
00معین همه کارهاش خاص🙈حالا فرهاد و بگی شیطونی کنه یچیزی😜ولی معینم مرد انتظار می رفت همچنین کاری🤨نازی ور پریده😐
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
بله دیگه... انتظار میرفت☺️
۳ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 003️⃣ 4-یادم نمیاد فرقشون🙈عالی بود مرسی آزاده جونم 💋💋
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
قربونت مرسی💚
۳ ماه پیشنشمین
00خدا قوت گوگولی چ زود ب سیم آخر زدی😅
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
اتفاقا نزدیک دو سال انتظار کشید بنده خدا🙈
۳ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 00خیلی خوبه باعث خنده ات شدیم هر نظر میخوندی کلی خندیدیا🤣😝عالی بود مرسی آزاده جونم 😍3️⃣ 1-خیر یا تاس توش بوده یا اونی که من میدونم تو هم میدونی😁😝2-نه چون فریال به حرفش گوش نمیده😁3-نمیدونم
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
واقعا منم امیدوارم فریال به حرفش نباشه🤔
۳ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 002️⃣فرهاد میرزامون همیشه این کارها میکنه و شیطونی میشه ولی کار معین هم یهو ای بود هم شکه کننده هم هیجانی بود😍اصلا درجه یک بود پارت 101😍😎😁و معین نباید خجالت بکشه بازم انجام بده🤣😝تا به میلیونهابرسی
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
راستش معین خجالت نکشید ولی شما با کامنتهاتون خیلی خجالتش دادید 😂
۳ ماه پیشZarnaz
۲۰ ساله 001️⃣ واقعا خیلی خوب میشد اگه افراد واقعا به عقاید هم احترام میزاشتن و من مثل تو با مینا موافقم😍حرفش کامل درست بود و عاشقش شدم😍💋
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
واقعا دنیای قشنگی میشد💔
۳ ماه پیشمنیر
00🌺❤️💚
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
😘💚💚
۳ ماه پیشPrya
00😂😂😂😂😂😂😂😂😂کامنتارو خوندم دیگه حرفی برا گفتن نمیمونه فقط همه رو لایک کردم با تشکر
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
بعد از کامنتها هیچی دیگه نمونده باقی😂
۳ ماه پیشنیلوفرسامانی
00خداقوت معین جانم🤣🤣🤣 ای عطا بفهمه🤣
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
😂😂😂معین بیچاره چقدر تو چشم شد
۳ ماه پیشZahra
۲۵ ساله 10نقطه قوت رمان های شما اینه که نسخه واقعی آدم هارو نشون میدی حالا الان معین از فری اجازه بگیره واونم کلی ناز کنه و....اینا واسه رمان های آبکیه.راستش ماجرا غیر منتظره بود ولی غیر واقعی نبود دمت گرم😘
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
قربونت عزیزم مرسی از لطفت😍دقیقا معین نیازی نداشت در این مورد ناز فریال رو بکشه چون میدونست دلش بدجور باهاشه😍😍
۳ ماه پیشZahra
۲۵ ساله 10وای خدا قیافه سحر وعطا دیدنیه اگه بفهمن😱اِاِاِمن گفتم معین ببینم چه میکنی ها اصلا به فکرم نمیرسید اینجوری جا پاتو محکم کنی خدا قوت پهلوان خسته نباشی دلاور
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
معین دیگه زده به سیم آخر
۳ ماه پیشZahra
۲۵ ساله 10جای تعجب نداره بیچاره یکسال دندون رو جیگر گذاشته الان هم دیگه محرم هستن ولی بازم دل شیر میخواد تو خونه پدر زن و....حامله نشه صلوات
۳ ماه پیشآزاده دریکوندی | نویسنده رمان
تازه یک سال و نیم!😅 طفلی این همه فریال اذیتش کرد هی موتورش روشن میشد و هیچی به هیچی
۳ ماه پیش
مهلا
00💜🥰💜